ساز مرگ
می سازم سازی را که با آن ساز ، ساز زندگی ام را کوک کردم
می نوازم با آن ساز آهنگی را که هر صبح و شام نوای مرگم را می دمید
می خوانم با آن ساز ، شعری را که از لبان عشق سروده شده بود
می رقصم با آن ساز ،شاید...
شاید آخرین زندگی من باشد
و همیشه زندگی می کنم با این ساز به امید مرگی دوباره

برچسبها: